• وبلاگ : شعرها و نوشته هاي عباس ساغري
  • يادداشت : بي نشان
  • نظرات : 1 خصوصي ، 175 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4   5    >>    >
     
    سلام دوست عزيز.
    با وبلاگ رباعي به روزم و منتظر...
    موفق باشيد.

    سلام.

    وبلاگ زيبا و پرباري داريد و البته اشعاري زيباتر.

    اميدوارم موفق باشيد.

    با زمـزمـه ات دوبـاره آهنگ بساز

    در بـاورمـان بـريــز مشـتـي اعجاز

    لبخند بزن سکوت شب را بشکن

    سمـفـونـي عشـق را از اول بنواز

    عالي بود...

    آفرين...

    با ترجمه اي و شعري به روزيم...

    منتظريم..

    اسداللهي.

    سلام دوست خوبم


    بعد از خيلي وقت

    با غزلي به روز هستم

    ...

    حکايت همه ي آنچه با من است هنوز

    ...

    منتظر خوندن نظرت ميمانم

    در پناه حق
    ...

    " جووناي قلعه ي پير " در اعتراض به دستگيري نسيم خسروي با دو مطلب از آقايان علي ربيعي وزيري و مهدي گنجوي به روز و منتظر حمايت شماست .
    فقط شعر از من مي بينيد با همان چشم هايي که هيچ وقت مرا نمي بينند... به روز کردم و منتظرت مي مونم

    سلام عزيز

    اينبار با «خواب نفتكش‌ها» به روزم

    قسمتي از يك شعر قديمي در ابتدا

    آدرس نهايي و اطلاعات جشنواره غزل پست مدرن 5شنبه ساعت 3

    شيخ فضل ا... نوري و نوام چامسكي!!

    (و توضيحاتي پيرامون انتخابات پيش رو)

    مطلبي تحت عنوان «قلت غولوط ننويسيم!!»

    خودكشي با اعمال شاقه

    (شماره تماس نمايندگان مجله در تمامي شهرها و شرايط اشتراك)

    معرفي چند سايت ادبي و نشريه

    و مهم تر از همه

    مهم تر از همه

    :

    يك شعر جديد با 6 تقديم به 6 نفر...

    در انتظار آمدن توام و «گودو»

    تو كه خيلي وقت است آمده اي

    گودو را نمي دانم...

    دارم خودم را توي آغوش تو مي بينم

    [دارند خنثي مي کنند اين آخرين مين را]

    تو خواب هاي خسته ام را در بغل داري

    [مي آورند از جبهه يک تابوت غمگين را]

    آخرين پنجره با عناوين زير به روز شد:
    خبر چاپ شماره دوم نشريه همين فردا بود
    نگاهي اجمالي به مطالب نشريه
    و شعر که منتظرش بودي

    «پابرهنه در پارك» مي دوم

    و منتظرت هستم...

    با چه؟

    1- پاييز پدر سالار

    2- در انتظار گودو

    (خبر مفصل چاپ شماره 2 اولين نشريه تخصصي غزل پيشرو)

    3- ترانه هايي كه مادرم به من آموخت

    4- در روزنامه ها خبري نيست

    (جديدترين اخبار از اتفاقات فرهنگي)

    5- داش آكل يا حسن صبّاح؟

    6- مثل حفاظ پله ها

    (شعري تازه از سيد مهدي موسوي)

    ...

    «منتظرت هستم» فقط يك جمله بي معني ست

    پشت اين حروف مردي ايستاده

    كه سيگار مي كشد...

    ...

    منتظرت هستم!!!!

    «پابرهنه در پارك» مي دوم

    و منتظرت هستم...

    با چه؟

    1- پاييز پدر سالار

    2- در انتظار گودو

    (خبر مفصل چاپ شماره 2 اولين نشريه تخصصي غزل پيشرو)

    3- ترانه هايي كه مادرم به من آموخت

    4- در روزنامه ها خبري نيست

    (جديدترين اخبار از اتفاقات فرهنگي)

    5- داش آكل يا حسن صبّاح؟

    6- مثل حفاظ پله ها

    (شعري تازه از سيد مهدي موسوي)

    ...

    «منتظرت هستم» فقط يك جمله بي معني ست

    پشت اين حروف مردي ايستاده

    كه سيگار مي كشد...

    ...

    منتظرت هستم!!!!
    از من شروع مي شد و از لامپ هاي زرد
    به روزم با:
    خاطرات روسپيان سودا زده ي من
    گزارشي کوتاه از جشنواره مهر
    و شعر تازه
    به روزم و منتظر حضورت

    سلامي دوباره

    قيصر و يك مثنوي محلي

    "من به روز هستم"اي در کارنيست

    اين جا فقط گربه ي تنهايي هست که با همه ي بغضش توي خانه ي خالي اش نشسته...

    نشسته و دارد به هيچ چيز نگاه تر مي کند...

    دارد به زندگي اش فکر مي کند که هيچ چيزي نيست غير از:

    يواش خوابيدن زير سنگ قبر همه

    پناه بردن به خانه هايي از"کـلـمـه"...

    سلام دوست عزيز . ميدوني "سورن" چيه يا کيه ؟؟؟؟ اولين و بهترين وب سايت عکس ايرانيان راه اندازي شد . بدون نياز به عضويت . استفاده کاملا" رايگان . با بک عالمه عکس هاي ديدني با کيفيت بالا . تمامي عکس ها در سايز واقعي هستند . سايت به سرعت در حال آپديت ميباشد . منتظر پيشنهادات و انتقادهاي شما دوست عزيز هستيم . با آرزوي موفقيت ... گروه طرفداران : www.SorenPhoto.com
    + سيد مهدي موسوي 
    ? روز پيش اتفاق افتاد
    خبر نه عشقي بود نه جنايي...
    غمگين بود مثل خودم:
    «لب تاپ را دزد برد!»
    همه شعرهايم، داستان هايم، مقاله هايم، رمان نيمه تمامم، مطالب شماره ? مجله و... به همراه لب تاپ نابود شد
    ? سال زندگي ام
    سه كتاب آماده چاپم
    تقصير خودم بود كه هيچ كپي از هيچ چيز نگرفتم
    تقصير بودم كه زندگي ام فقط يك چيز داشت
    كه فقط يك چيز برايم مانده بود:
    ادبيات
    كه نابود شد!!
    الان نه مي خواهم ديگر خودكشي كنم
    نه بروم سراغ زندگي معمولي...
    فقط نياز به كمك دوستانم دارم
    جز شعرها و مقالاتي كه در خود وبلاگم و آرشيوش هست و كتاب هاي چاپ شده ام چيزي برايم نمانده
    اگر هر مطلب
    هر شعر
    هر داستان
    هر مقاله
    هر مصاحبه
    هر عكس
    و هر چيز ديگري از من داريد يا دوستانتان دارند
    خواهش مي كنم لطف كرده و به من برسانيد
    پيشاپيش ممنونم
    در اين روزهاي بد فقط شما دوستان را دارم
    و كنار پنجره اي زير آب منتظرم...
     <      1   2   3   4   5    >>    >